آقای رئیس جمهور
نویسنده:
ابراهیم نبوی
درباره:
سید محمد خاتمی
امتیاز دهید
از مقدمه کتاب:
آقای رئیس جمهور حکایتی است رنج آور و طنزآلود از وقایع حکومت چهارساله سید محمد خاتمی. مردی که با شادمانی آمد، دچار رنج شد، سکوت کرد و سرانجام در اجباری دشوار - که اشک او را درآورد - دوباره مجبور شد علیرغم آنکه وجودش با آنچه به انجام آن مجبور است بیگانه است، زیر بار انجام این مسئولیت برود.
ما برای ماندن خاتمی تاوان سنگینی دادیم. بیش از پنجاه روزنامه و مجله تعطیل و توقیف شدند. ده ها نفر به زندان رفتند. مجموع حکم زندان صادر شده برای آنان که پای خاتمی ایستادند از دویست سال و سیصد سال نیز بیشتر است. تجربه کسب کردیم، تند رفتیم، متعادل شدیم. مخالف را به گفت و گو و پذیرش قانون و تحمل اصلاح وادار کردیم و حالا روز از نو، روزی از نو.
در چهار سال به قدر چهل سال پیر شدیم. نسل جوان ما ده ها سال تجربه را در همین چهار سال آموخت. و حالا قله را پی در پی درنوردیده ایم و همگی خسته ایم. خسته این رنج و راه دشوار. برخی شتاب می طلبند به سوی نامعلوم. برخی خسته اند و پای آبله از راه دراز. برخی زیر بار رنج و سنگینی این همه واقعه لب به دشنام گشوده اند و برخی از خستگی میخواهند بخوابند و از شر خستگی راحت شوند.
اما ما ناگزیریم. ناگزیر به آنکه سر برگردانیم و ببینیم که این همه کار را که نکرده ایم، چقدر کار کرده ایم. ناگزیریم که ببینیم اگر او نباشد چه خواهد شد. ناگزیریم که تن های خسته مان را باز هم به امیدی - که می خواهند نباشد - گرم کنیم و باز هم به راهی - که می خواهند ببندند - برویم.
بیشتر
آقای رئیس جمهور حکایتی است رنج آور و طنزآلود از وقایع حکومت چهارساله سید محمد خاتمی. مردی که با شادمانی آمد، دچار رنج شد، سکوت کرد و سرانجام در اجباری دشوار - که اشک او را درآورد - دوباره مجبور شد علیرغم آنکه وجودش با آنچه به انجام آن مجبور است بیگانه است، زیر بار انجام این مسئولیت برود.
ما برای ماندن خاتمی تاوان سنگینی دادیم. بیش از پنجاه روزنامه و مجله تعطیل و توقیف شدند. ده ها نفر به زندان رفتند. مجموع حکم زندان صادر شده برای آنان که پای خاتمی ایستادند از دویست سال و سیصد سال نیز بیشتر است. تجربه کسب کردیم، تند رفتیم، متعادل شدیم. مخالف را به گفت و گو و پذیرش قانون و تحمل اصلاح وادار کردیم و حالا روز از نو، روزی از نو.
در چهار سال به قدر چهل سال پیر شدیم. نسل جوان ما ده ها سال تجربه را در همین چهار سال آموخت. و حالا قله را پی در پی درنوردیده ایم و همگی خسته ایم. خسته این رنج و راه دشوار. برخی شتاب می طلبند به سوی نامعلوم. برخی خسته اند و پای آبله از راه دراز. برخی زیر بار رنج و سنگینی این همه واقعه لب به دشنام گشوده اند و برخی از خستگی میخواهند بخوابند و از شر خستگی راحت شوند.
اما ما ناگزیریم. ناگزیر به آنکه سر برگردانیم و ببینیم که این همه کار را که نکرده ایم، چقدر کار کرده ایم. ناگزیریم که ببینیم اگر او نباشد چه خواهد شد. ناگزیریم که تن های خسته مان را باز هم به امیدی - که می خواهند نباشد - گرم کنیم و باز هم به راهی - که می خواهند ببندند - برویم.
آپلود شده توسط:
hanieh
1397/11/02
دیدگاههای کتاب الکترونیکی آقای رئیس جمهور
گوش ما دیگه به این حرف ها بدهکار نیست. بنا بر تجربه، هیچ چیز، مطلقا هیچ چیز در این حکومت اصلاح نخواهد شد.
وعده های توخالی و بازی های سیاسی فریبنده هم برای ما دیگه جذابیتی نداره. از این طاعون خلاصی پیدا کنیم یا نکنیم، دیگر بازیچه جماعت اصلاح طلب دروغین نخواهیم شد.